رشد فردی تمایل هر انسانی است. تمامی انسانها میل به رشد، پیشرفت، تغییر و یادگیری دارند. ما دوست داریم در حوزه کاری یا تحصیلی خود پیشرفت کنیم، درآمد بالاتری کسب کنیم، جایگاه اجتماعی بالاتری بدست آوریم و خانه و ماشین بهتری بخریم. به غیر از میل ذاتی انسان به رشد و تغییر، امروزه تحت تاثیر پیشرفت دنیای مجازی و رسانههای اجتماعی، ما بیش از پیش با پیامهایی روبرو میشویم که دائما تشویق به قویتر، زیباتر، باانگیزهتر، خوشحالتر، سالمتر بودن و … میکنند.
اما واقعیت این است که تغییراتی از این دست که وابسته به دنیای بیرونی اند، شاید خوشحالی و رضایت بسیار زیادی برای ما به همراه بیاورند اما معمولا زود گذر و کوتاه مدت اند و آن تغییری خوشحالی و رضایت واقعی را برای ما به همراه میآورد که درونی و روانی باشد و منجر به رشد فردی ما شود.
ما کنترل زیادی بر دنیای بیرونی مثل کشور یا خانوادهای که در آن متولد شدهایم، استعدادهای درونیمان یا ویژگیهای وراثتیمان نداریم، اما چیزی که میتوانیم بر آن کنترل داشته باشیم چگونگی پاسخگوییمان به دنیای اطرافمان است.
چرا باید سراغ رشد فردی برویم؟
گاهی مردم به اشتباه فکر میکنند تنها کسی که از وضعیت فعلی خود خوشحال نیست و نقص و کمبودی فاحش در خودش یا زندگیاش میبیند به دنبال رشد فردی و تغییر میرود. اما باید گفت چنین چیزی اصلا درست نیست، بلکه کاملا هم برعکس است. ما برای اینکه خوشحالتر باشیم و از زندگی خود رضایت بیشتری داشته باشیم نیاز داریم از لحاظ فردی و درونی رشد کنیم، و این چیزی است که در ذات انسان ریشه دارد.
اصلا منظور از رشد فردی چیست؟
رشد فردی جنبههای متفاوتی دارد اما به طور کلی میتوان آن را بلوغ روانی دانست. در واقع رشد فردی در طی زمان و از طریق یادگیری از تجاربمان و شناخت بهتر خودمان اتفاق میافتد. در طی رشد فردی ما کم کم یاد میگیریم چگونه به دنیای اطرافمان و وقایع جاری در آن به طور سالم و متفاوت با قبل پاسخ دهیم. رشد فردی یعنی غلبه بر گرایشی درونی شدهمان برای پاسخگویی سریع و منفی به وقایع اطرافمان، یعنی توانایی کنترل عکسالعملهای ناگهانیمان.
چطور میشود قدم در مسیر رشد فردی گذاشت؟
اول باید بگویم که کار کردن روی خودمان و دست یافتن به رشد فردی اصلا راحت نیست و نیازمند این است که از نقطه امن خود فاصله بگیریم، چرا که همیشه در شرایط سخت است که ما رشد و تغییر میکنیم، نه وقتی که به نقطه امن خود چسبیدهایم. این مسیر نیازمند تلاش و زمان زیاد است. در ادامه من قصد دارم به مواردی بپردازم که میتوانند به شما کمک کنند در مسیر رشد فردی خود بهتر قدم بردارید و به آرامش درونی نسبی دست یابید. چرا که همانطور که گفته شد شما در بسیاری از مواقع قادر به کنترل شرایط بیرونی خود نیستید اما میتوانید درون خود را تغییر دهید.
جنبههای رشد فردی
اولین جنبه رشد فردی این است که یاد بگیرید چگونه به موقعیتهایی که سالیان سال است با آنها درگیر هستید پاسخ بهتری دهید. به طور مثال اگر شما از اعتماد به نفس بالایی برخوردار نباشید و از طرفی هم روز بسیار سختی را پشتسر گذاشته باشید، ممکن است آخر شب وقتی جلوی آینه میروید احساس بدی نسبت به خودتان و ظاهرتان پیدا کنید. برای مقابله با چنین افکاری خوب است شما شروع به یادگیری مهارتهایی کنید تا در درجه اول خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید و در درجه دوم همان خود واقعیتان را با تمام نواقصی که ممکن است داشته باشید، دوست بدارید.
دومین جنبهای که در این مسیر رشد فردی مهم است داشتن معلم یا معلمهایی است که بتوانید از آنها کمک بگیرید. اینکه یک متخصص در این مسیر کنار شما باشد به شما کمک خواهد کرد تا نگاه عمیقتری به درون خود داشته باشید و این مسیر پر فراز و نشیب رشد فردی را کمی برایتان هموار خواهد کرد.
چگونه در هر دو جنبه رشد فردی پیشرفت کنیم؟
در این بخش میخواهیم کمی در دو جنبه مسیر رشد فردی که عمیقتر شویم. همانطور که گفتیم، در درجه اول باید یاد بگیرید به موقعیتهای مشابه و تکرار شونده همیشگی پاسخی متفاوت دهید. در واقع باید آن موقعیتها را شناسایی و از نو برای خودتان چارچوب بندی کنید تا بتوانید آنها را متفاوت با قبل ببینید.
به طور مثال دفعه بعد که با موقعیت اضطرابآوری روبرو میشوید، خوب است به جای اینکه به سرعت پاسخی هیجانی بدهید، کمی مکث کنید و سعی کنید جور دیگری به موقعیتی که در آن قرار دارید نگاه کنید. در این موقعیت چه چیزی برای یادگیری یا رشد شما وجود دارد؟ چه تجربه مفیدی میتوانید بعد از بیرون آمدن از این موقعیت کسب کنید؟ یادتان باشد در سکون نیست که رشد فردی اتفاق میافتد بلکه شرایط دشوار زندگی و فاصله گرفتن از نقطه امن همیشگیمان است که باعث رشد ما میشوند.
پس از این به بعد خوب است در چنین موقعیتهایی که احساساتی از قبیل غم، شرم، خشم، اضطراب …. در شما ایجاد میکنند، سعی کنید چند قدم از موقعیتی که در آن هستید فاصله بگیرید و از دور نگاهی جدید به آن بیاندازید. به جای سرزنش کردن خودتان و متنفر شدن از خودتان یا زندگیتان سعی کنید ذهن خود را طوری پرورش دهید که راه حل محور باشد و به جای تکرار یک سری پاسخهای تکراری و قدیمی، در هر موقعیتی پاسخ مناسب آن موقعیت را پیدا کنید.
برای مثال کسی را در نظر بگیرید که سالهاست در شرکتی مشغول به کار است و با وجود اینکه رضایت شغلی بسیار پایینی دارد حاضر به تغییر شغلش نیست، چرا که تغییر شغل او را در موقعیت جدیدی که پر از ناشناختههاست قرار میدهد و این برایش اضطرابآور است. اما این فرد اگر کمی از موقعیت فعلی خود فاصله بگیرد خواهد توانست که اضطرابهای خود و همچنین رنج فعلیاش را بهتر ببیند. در این صورت بعد از بهتر دیدن شرایط خود میتواند به گزینههای جدیدی فکر کند.
گزینههای جدیدی که از رنج او ممکن است بکاهند و منجر به رضایت بیشترش شوند. مثلا آیا دوست دارد در شرکت دیگری با همین سمت مشغول شود یا دوست دارد حرفه خود را به طور کل تغییر دهد؟ آیا دوست دارد در حوزه جدیدی تحصیل کند یا اصلا تحصیل چیزی نیست که بخواهد؟ یا اینکه آیا فکر میکند کم کردن حجم کاریاش و اختصاص دادن زمان بیشتری به تفریح و استراحت میتواند گزینه خوبی برایش باشد؟
جنبه دومی که در مسیر رشد و توسعه فردی به آن اشاره کردم کمک گرفتن از دیگری و پیدا کردن معلمی بود که در این مسیر راهنمای شما باشد. بسیاری از پاسخهایی که ما به موقعیتها میدهیم، پاسخهایی اند که در کودکی آنها را از والدینمان و اطرافیان نزدیکمان آموختهایم و آنها را درونی کردهایم. حال یک فردی غریبه که از بیرون به موقعیت ما نگاه میکند، به ما کمک میکند تا موقعیت را متفاوت ببینیم. حتما هم قرار نیست به صورت مستقیم با یک معلم در ارتباط باشید.
به طور مثال شرکت در جلسات رواندرمانی به طور منظم و صحبت با یک متخصص میتواند بسیار راهگشا باشد. همچنین این روزها بازار کلاسها، کارگاهها یا پادکستهای روانشناسی بیش از پیش داغ شده است. کلاسهایی که به شما مدیریت زمان، مدیریت استرس، کنترل خشم، مهارتهای ارتباطی و … را یاد میدهند.
به علاوه در سالهای اخیر کتابهای بسیاری در این زمینهها چاپ شدهاند. تمامی این موارد میتوانند راهنمای شما باشند و تا حد زیادی مسیر رشد فردی را برایتان هموار کنند. اما همیشه به خاطر داشته باشید که نه درمانگر شما و نه این کلاسها یا کتابها تمامی جوابها و راهحلها را ندارند و در آخر مهره اصلی و کلیدی این مسیر خوتان هستید و بس.
کلام پایانی
در آخر هم این را به یاد داشته باشید که مسیر رشد فردی منحصر به فرد است. به دنبال مسیرهایی که دیگران برای رشد فردی خود طی کردهاند نباشید، راهی که دیگران رفتهاند مختص آنهاست نه شما، چرا که شما فردی متفاوت با آنها هستید. پس مسیر رشدی فردی خود را پیدا کنید و همان را دنبال کنید. برای این کار بهتر است در درون خود عمیقتر شوید و سعی کنید خودتان را بهتر بشناسید. آگاهی خود را نسبت به خوتان، نقاط ضعف و قوتتان، انگیزههایتان، تصمیمهایتان و … بالا ببرید. دقیق شدن در درون خود و رشد کردن کار آسانی نیست، اما این را به یاد داشته باشید همه ما توانایی تغییر شکوفایی و رشد داریم.
برای رزرو وقت به صورت آنلاین یا از طریق واتس اپ اقدام کنید