گروه درمانی چگونه به یک شخص عزادار کمک می کند
گروه درمانی عزاداران به سوگواران کمک میکند تا فقدان خود و احساسات مرتبط با آن را درک کنند. روند گروه درمانی به افراد کمک میکند تا دوباره به شیوهای جدید درگیر زندگی شوند و تعادل خود را به دست آورند.سوگ اصطلاحی است که برای توصیف پریشانی یا رنج ناشی از از دست دادن، به ویژه مرگ، استفاده میشود. هر کس در مقطعی از زندگی خود عزاداری یا سوگواری را تجربه میکند. با این حال، مدت زمان آن و شیوه بروز آن در بین گروههای مختلف فرهنگی متفاوت است. احساسات مرتبط با سوگ اغلب شامل غم، خشم، درماندگی و ناامیدی، انکار، ناباوری، شوک، گناه و تحقیر است. چنین احساساتی ممکن است شدید و طولانی مدت باشند، اما واکنشهایی طبیعی به تجربه از دست دادن هستند. تجربه سوگواری برای التیام و رشد عاطفی افراد سوگوار ضروری است.
گروه درمانی و کمک بهبود احساسات فرد
برای برخی از افراد، احساس از دست دادن ناتوان کنندهاست و حتی پس از گذشت زمان نیز بهبود نمییابد. گاهی اوقات احساسات دردناک ناشی از سوگ آنقدر طولانی و شدید هستند که افراد داغدیده در بهبودی و از سرگیری زندگی خود به مشکل برمیخورند. گروه درمانی برای سوگوارانی که یک فرد مهم را از دست دادهاند، مثل والدین، خواهر و برادر، همسر، فرزند یا یکی از دوستان نزدیک، بسیار کمک کننده است. در گروه درمانی مبتنی بر سوگ، شرکت کنندگان در مورد فرآیند طبیعی سوگواری یاد میگیرند و به خود و دیگران کمک میکنند تا پلی به سوی آینده بسازند. عزاداری زمانی ایدهآل است که به یک تجربه اجتماعی تبدیل شود. گروه درمانی فرصتی را برای افراد سوگوار فراهم میکند تا از سایر افراد داغدیدهای که میتوانند تجربهی از دست دادن را درک کنند، حمایت اجتماعی دریافت کنند.
وقتی ما محبوبی را از دست میدهیم (چه بر اثر مرگ و چه به دلیل جدایی عاطفی)، دچار یک فقدان فیزیکی بیرونی میشویم. بنابراین در چنین شرایطی روان ما مجبور است غیاب بیرونی را جبران کند و این کار را با صرف مقدار زیادی انرژی روانی بر روی فرد از دست رفته، انجام میدهد. به همین دلیل است که وقتی یک نفر را از دست میدهیم تازه احساس میکنیم که چقدر دوستش داشتهایم. این برآمده از همان انرژیگذاری روانی بیش از حد بر روی محبوب از دست رفته است. درد روانی سوگ در اینجا به وجود میآید. چون روان به شدت درگیر چیزی است که در دنیای بیرونی وجود ندارد و عملاً کامیابی حاصل نخواهد شد. «از دست دادن» از مهمترین اضطرابهای ماست. از دست دادن فردی عزیز در روان ما میتواند با مرگ خود ما همایند شود. بنابراین از دست دادن دیگری، از بین رفتن خود را به همراه دارد، یک جور فروپاشی و مرگ روانی. گروهدرمانی به سوگواران کمک میکند تا در یک محیط امن و با حضور درمانگری امن، احساساتی که به دلیل از دست دادن تجربه میکنند را بهتر درک کنند و در مورد آنها صحبت کنند. علاوه بر این، گروه درمانی به افراد این امکان را میدهد که با سوگواران دیگر ارتباط برقرار کنند، از تجربیات آنها بیاموزند و بهتر درک کنند که سوگواران دیگر چگونه دنیا را میبینند و چگونه فرآیند آن را طی میکنند. در سوگ این گذر زمان نیست که همه چیز را درست میکند و بهبود میبخشد، بلکه گوش دادن به زخمها و صحبت کردن در موردشان است که آنها را التیام میبخشد. سوگ زمانی نسبتاً پایان مییابد که افراد بتوانند با غیاب فرد از دسترفته کنار بیایند و با احترام به تجارب و حسی که با او داشتهاند، پروندهی حضور عاطفی او را ببندند.
گروه درمانی عزاداران چگونه به بهبود احساسات کمک می کند
بسیاری از افراد ممکن است با از دست دادن یکی از عزیزانشان برای اولین بار درگیر درمان و یا گروهدرمانی شوند. تجربهی از دست دادن یکی از عزیزان میتواند آنقدر دردناک و دشوار باشد که به تنهایی نتوانیم با آن مقابله کنیم. هیچ راه درست یا نادرستی برای روبرو شدن با از دست دادن عزیزان وجود ندارد، اما چیزی که قابل انتظار خواهد بود روزهای دشوار پیش روست. تجربه سوگ تجربهای منحصر به فرد است. در واقع، نحوه عزاداری ما به عوامل مختلفی مانند شخصیت ما، ماهیت رابطه ای که با متوفی داشتیم و علت و شرایط مرگ بستگی دارد. تجربه سوگ همچنین تحت تأثیر پیشینه فرهنگی و مذهبی، مهارتهای مقابلهای، سابقه سلامت روان و کیفیت حمایتهای اجتماعی است. با توجه به نیازهای منحصر به فرد افراد سوگوار، گروه درمانی میتواند در مواجهه با فقدان، حمایت عاطفی لازم را فراهم کند. گروهدرمانی افراد سوگوار را در محیطی راحت دور هم جمع میکند تا انزوا را کاهش دهد، روابط را تقویت کند و پیوندهای مشترک ایجاد کند. گروهدرمانیها همچنین یک انجمن اند برای به اشتراک گذاشتن تجربیات سوگ، گوش دادن به یکدگیر، همدلی کردن و یادگیری و توسعه مهارتهای مقابلهای. گروه درمانی برای سوگواران فرصتی فراهم میکند تا نه تنها حمایت دیگران را بدست آورند، بلکه به دیگران نیز کمک کنند و از آنها حمایت کنند.
مراحل بهبود روان یک شخص سوگوار
در سوگواری روان ما فقط با مرگ و نبود عزیزانمان روبرو نمیشود، بلکه با تغییراتی که روبرو میشود که در نبود آنها در زندگی ما ایجاد شدهاند. فرد سوگوار ابتدا دچار حیرت، بهت، تعجب و کرختی هیجانی میشود، به گونهای که قادر به ابراز هیجاناتش نیست و ممکن است بیتفاوت به نظر برسد. پس از آن جستجو اتفاق میافتد، و فرد داغدیده به شدت با عزیز از دست رفتهاش اشتغال ذهنی دارد. به زندگی بی علاقه میشود، اشتهایش کم میشود، از چیزی لذت نمیبرد و دائماً گریه میکند. اگر این مراحل روند سالم خود را طی کنند، فرد وارد مرحله سازمانیابی میشود و میپذیرد باید برای زندگی خود بدون حضور عزیزش برنامهریزی کند و با زندگی بدون او انطباق پیدا کند. در حقیقت، در این مرحله است که فرآیند سوگ حل میشود و فرآیند سوگواری بدون عارضه تمام میشود. گروهدرمانی میتواند به سوگواران کمک کند تا با تغییرات ایجاد شده کنار بیایند، مراحل سوگواری طبیعی پشتسر بگذارند و فرآیند سوگواری را بدون عارضه به پایان برساند.
افراد سوگوار اغلب نشخوار فکری در مورد فرد فوت شده را تجربه میکنند، زندگی برایشان بیش از حد تلخ میشود، از روابط اجتماعی قبلی خود فاصله میگیرند، در پذیرش مرگ با مشکل روبرو میشوند، و زندگی را بیهدف و پوچ میبینند. این علائم منجر به اختلال عمیق اجتماعی، شغلی و عملکردی میشود. گروه درمانی امید القا میکند، جهان شمول بودن تجربه سوگواری را تایید میکند، فرصتی برای اجتماعی شدن فراهم میکند، رفتار تقلیدی مناسب را تقویت میکند، یادگیری بین فردی را ترویج میکند، احساس امنیت ایجاد میکند، به پالایش روانی و برونریزی هیجانی کمک میکند و به عوامل وجودی در تجربه انسانی توجه میکند.
اگرچه خانواده و نزدیکان فرد سوگوار معمولاً سعی میکنند حمایت لازم از او را فراهم کنند، او معمولاً باز هم احساس انزوا میکند. به نظر می رسد گروه درمانیهای مبتنی بر سوگ منبع جایگزین مناسبی برای حمایت اجتماعی هستند. همچنین چنین گروههایی میتوانند به فرد کمک کنند تا بفهمد چگونه تعارضهای حلنشده اساسی او، به مشکل کنونی او در برخورد با فقدان دامن میزنند. گروه درمانگر به فرد کمک میکند تا در مورد تعارضات مکرری که تجربه میکند (اعم از درونروانی و بین فردی) و به عنوان مانعی برای تجربه یک روند عادی سوگواری عمل میکنند، بینش پیدا کند و بتواند این موانع را از سر راه بردارد.
گروه درمانی عزاداران و تجربیات مشترک اشخاص
گروهدرمانی برای افراد سوگوار جوی ایجاد میکند تا آنها بتوانند تجربیات و احساسات مشترک خود را به اشتراک بگذارند، در مورد تلاشهایی که برای مقابله با فقدان انجام دادهاند صحبت کنند و از سوی افراد گروه تحسین دریافت کنند. گروهدرمانگر به طور فعال بر روابط بین فردی فعلی سوگواران تمرکز میکند که منجر به تسهیل فرآیند سوگواری میشود و به فرد سوگوار کمک میکند تا علایق و روابط خود را بازیابی کند. افرار تشويق ميشوند كه در مورد تجربه فقدان فكر كنند، درباره پيامدهای ناشی از آن بحث كنند، و احساسات و عواطف مربوط به فقدان را بررسي كنند.
همچنین گاهی در گروهدرمانیها تکنیکهایی به افراد سوگوار آموزش داده میشود که تشویق اعضای گروه به نوشتن، بازدید از قبرستان، و بیان و زنده کردن خاطرات دردناک تا زمانی که پریشانی کاهش پیدا کند، را در بر میگیرند. در این گروهها افکار خودکار شناسایی میشوند و هنگامی که افراد از افکار خودکار آگاه میشوند، میتوانند پیامدهای مربوط به آنها را درک کنند و آنها را کاهش دهند. سپس میتوانند روشهای فکری جایگزینی را تعیین کنند و ایدههایی را برای کاهش افکار منفی به اشتراک بگذارند.