چرا گاهی ما برای آزادی تلاش نمی کنیم؟ - لوکال سایکولوژی

15 دقیقه مشاوره رایگان با هر رواندرمانگر جهت آشنایی بیشتر خدمات

خدمات روانشناسی برای فارسی زبانان کل دنیا

چرا گاهی ما برای آزادی تلاش نمی کنیم؟

بعدا بخوان

0 مورد

تاریخ انتشار

18 ژانویه 2022

دسته بندی

عنوان های این مقاله

اگر این مقاله مفید بود امتیاز دهید.

0 / 5. 0

عنوان های این مقاله
چرا گاهی ما برای آزادی تلاش نمی کنیم؟

گاهی ما از آزاد بودن بطور جدی اجتناب می کنیم زیرا نمی خواهیم مسئولیت آنرا بپذیریم.
در ظاهر همه ما بدنبال آزادی هستیم، آزادی بیان، آزادی در مدل زندگی، در ارتباط، انتخاب حکومت، انتخاب شغل، طول مدت رابطه و خیلی موارد دیگر و اگر حس کنیم مجبور به انجام کاری هستیم، معترض می‌شویم.
ولی از وقتی شروع به اعتراض و گلایه می کنیم ممکن است تا مدت زیادی (گاهی همه عمر) فقط در همین مرحله معترض بودن باقی بمانیم ولی چیزی را تغییر ندهیم، یعنی از شرایطی که ازش راضی نیستیم خارج نشویم. مثلا افرادی را دیده ایم که سی سال در یک ازدواج با حالِ ناراضی مانده اند. یا سالها در یک پوزیشن شغلی مانده و فقط “ابراز” نارضایتی کرده اند.

وقتی من از شرایطی رضایت ندارم، چه چیزی باعث می شود آن را تغییر ندهم؟

از عوامل و موانع محیطی در واقعیت (external reality) که بگذریم، عدم تغییر شرایط به خود من بر می گردد. اگر من تصمیم به تغییر اوضاع بگیرم، یعنی “من” دارد از خودش عاملیت نشان می دهد. وقتی “من” دست به یک انتخاب زده ام یعنی اعلام «خواسته» کرده ام و این کلی مسئولیت گردن من خواهد انداخت. باید مسیرم برای رسیدن به خواسته را مشخص کنم، سختی های مسیر را احتمالا تنهایی تحمل کنم، اگر وسط راه معلوم شد مسیر یا انتخابم بدر نخور بود، نمی توانم گردن کسی بیندازم و خودمم باید به خودم جواب بدهم و تازه راه جدیدی پیدا کنم.

همه این ها من را با دو واقعیت ترسناک مواجه می کنند:

  • من با تنها بودنم مواجه می شوم. درواقع آزادی به من یادآوری می کند که انسان ذاتا تنهاست و این مفهومی‌ست که با ماهیت کم توانِ انسانی ما سازگاری ندارد و بشدت اضطراب برانگیز است.
  • با هر انتخاب که کامل و فوق العاده از آب در نیاید (درواقع هیچ‌وقت هم انتخاب کاملی نداریم) احتمالا حس شرم بالا بیاید، حس بی ارزشی، بی کفایتی و بسیاری از حس های سنگین که مسلسل‌وار می‌توانند به روان ما حمله کنند.

با همین دو موردی که اشاره شد، می‌توان درک کرد که چرا گاهی اوقات بعضی از ما فقط ” ژست” این را می گیریم که دنبال آزادی هستیم چراکه بهای داشتن آزادی اصولا سنگین است. ولی از آنجایی که به قول ژان پل سارتر «انسان محکوم به آزادی است»، همه ما بالاخره خیلی اوقات مجبور به انتخاب هستیم پس مهم است تاب و توان خود در مسئولیت پذیری را افزایش دهیم.

مطالعه بیشتر:

روانشناس آنلاین در کانادا

روانشناس ایرانی در سوئد

نظرات شما ارزشمند است

نشانی ایمیل شما محفوظ می ماند

0 پاسخ

  1. من خودم سالها از ایران بودن ناراضی بودم ولی خییییلی طول کشید تا اینو بفهمم که باید یه تکونی به خودم بدم و شرتیطم رو خودم عوض کنم بجای اینکه سالها بشینم و فقط غر بزنم .مرسی ازتون مطلب آموزنده ای بود و مرسی از تراپیستهاتون. ما چند تا دوستیم که از مشاورای شما کمک میگیریم و راضی هستیم به هرکسی که که ماجرت کرده هم پیشنهاد میکنم

    1. ممنون از نظرتون و اینکه تیم روانشناسی ما رو پیشنهاد کردید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 1 =

شما با موفقیت عضو خبرنامه شده اید.