تاثیرات روانی مهاجرت و بحران های درونی - روانشناس مهاجران

15 دقیقه مشاوره رایگان با هر رواندرمانگر جهت آشنایی بیشتر خدمات

خدمات روانشناسی برای فارسی زبانان کل دنیا

تاثیرات روانی مهاجرت و بحران های درونی

بعدا بخوان

0 مورد

تاریخ انتشار

5 ژانویه 2022

دسته بندی

عنوان های این مقاله

اگر این مقاله مفید بود امتیاز دهید.

0 / 5. 0

عنوان های این مقاله
تاثیرات روانی مهاجرت

تاثیرات روانی مهاجرت و بحران های درونی : مهاجران در هنگام جستجوی خانه و هویتشان، بیشتر با تبعید مواجه می‌شوند. وقتی برای اولین بار کسی را ملاقات میکنیم، معمولا می‌خواهیم بپرسیم اهل کجاست؟ این تلاشی است برای شکل دادن به این ایده که فرد کیست و چه مجموعه ای از قوانین، ارزش ها و اخلاقیات روانی و رفتاری، آن را شکل داده است. این به ما کمک می‌کند تا تعیین کنیم که در هنگام برخورد از آنها چه انتظاری داشته باشیم. گرچه پاسخ به این سوال ممکن است دشوار باشد، گاهی اوقات برای کسی که شرایط زندگی آنها را از زادگاهشان دور کرده، دردناک است.

تاثیرات روانی مهاجرت و تغییرات هویت

در مراحل اولیه‌ی سازگاری، مهاجران اغلب احساس می‌کنند که همه چیز از هم می‌پاشد زیرا کلمه «پاتریا» دیگر مترادف با مفهوم خانه نمی‌شود. وقتی مردم شروع به تعریف مجدد آن مفاهیم می کنند، آنها اغلب می‌گویند که احساس سرگردانی می کنند و از مسیر حرکت خود نامطمئن هستند. تاثیرات روانی مهاجرت در افرادی که در مرحله ی «نقش هویت در مقابل سردرگمی» اریکسون اند، به ویژه «سنین دوازده تا هجده سال» در برابر تغییرات شدید هویت در اثر مهاجرت آسیب پذیر هستند.

تاثیرات روانی مهاجرت

رابطه بین مکان‌های بومی، هویت، و احساس خانه، در حال تبدیل شدن به یکی از پیچیدگی‌های فزاینده است زیرا مردم به سرزمین‌هایی با فرهنگ‌های متفاوتی نسبت به فرهنگ‌هایی که در آن بزرگ شده‌اند مهاجرت می‌کنند. سفرهای جهانی به انسان ها این امکان را می دهد که با افراد و مکان های جدید در مقیاس بزرگتر از همیشه ارتباط برقرار کنند.

هویت خاص هر انسان در مهاجرت

دکتر لیزا ملکی، استاد مردم‌شناسی در دانشگاه استنفورد، در مورد تاثیرات روانی مهاجرت و مفاهیم سرزمین مادری و سرزمین پدری اظهار می‌دارد که «هر ملت یک شجره نامه دارد» و « اینکه به طور ضمنی، غیر ممکن است که بخشی از بیش از یک شجره باشیم.» با این حال، دکتر ملکی مشاهده می کند که «بیشتر مردم جهان در شرایط عمومی بی خانمانی زندگی می کنند» . با مهاجرت و اسکان مردم در مکان های جدید، مفهوم «خانه» کمتر به یک ملت خاص گره می خورد.

نتیجه ی تحقیقات در تاثیرات روانی مهاجرت

در سال 2008، مرکز تحقیقات «پیو» نظرسنجی را از 2260 نفر بزرگسال آمریکایی انجام داد، آن‌ها از شرکت‌کنندگان خواستند «مکانی را که در قلب خود خانه می‌دانند» را شناسایی کنند.

سی و هشت درصد از پاسخ دهندگان مکانی که در حال حاضر در آن زندگی می کنند را به عنوان «خانه» نمی‌شناختند. بیست و شش درصد گزارش کردند که «خانه» جایی است که در آن به دنیا آمده یا بزرگ شده اند، بیست و دو درصد گفتند جایی که الان در آن زندگی می‌کنند، و هجده درصد خانه را به عنوان مکانی که طولانی مدت در آن زندگی کرده‌اند شناسایی کردند، پانزده درصد احساس می کردند که خانه جایی‌ست که خانواده آنها از آنجا آمده است و چهار درصد گفتند که خانه جایی است که در آن به دبیرستان رفته اند.

ارائه مشاوره روانشاسی به مهاجران ایرانی در با روانشناس فارسی زبان

تفاوت حس خانه و حس هویت


محقق ایلان ناتان ماگات از کالج اسرائیل، اشاره می‌کند که خانه «می‌تواند یک ساختار، یک احساس، یک استعمار و یک نماد باشد» در بررسی معنای خانه، هویت و تعلق، در میان مهاجران ژاپنی و اسرائیلی به کانادا، ماگات مفهوم «خانه‌های جزئی» را به کار می‌برد. که برخلاف «خانه ایده آل» شامل انطباق بین فرهنگ، ملیت و روابط فرد نمی‌شود. در عوض در خانه جزئی، مهاجران احساس ملایمت و تعلق به خانواده خود را تجربه می‌کنند. در تاثیرات روانی مهاجرت حس هویت بیشتر به محل کار و خانواده آنها مرتبط است تا مکانی که در آن قرار دارند

تاثیرات روانی مهاجرت

تاثیر سن، جنسیت و پیشینه فرهنگی بر مهاجرت

محقق و مربی علوم اجتماعی ایرانی-سوئدی فرشته احمدی لوین، پیشنهاد می‌کند که سن، جنسیت و پیشینه فرهنگی باید در پاسخ به سوالاتی در مورد تاثیر مهاجرت بر هویت در نظر گرفته شود.

سن:


هرچه مهاجر جوان‌ تر باشد، شانس پذیرش هنجارها و قوانین جدید جامعه بیشتر است. این رویکرد توسط محققانی تکرار می‌شود که در ارزیابی خود از سالمندان؛ بین نظر آنها از خانه و دوران کودکی، اجتماع و مکان های عبادت آنها ارتباط پیدا کردند.
محققان به این نتیجه رسیدند که خانه «نزدیک ترین مکان به قلب آنها، مکانی که می‌تواند هویت، یک پارچگی و شیوه زندگی خود را حفظ کند.» و این تا حدودی ارتباط بین «خانه» و «هویت» را روشن تر می‌کند.
از آنجایی که مهاجران مسن برای آسایش بیشتر به خاطرات متکی هستند تا افکار آینده، ادراکشان از خانه برای رفاه آنها بسیار مهم است. گرچه در اوایل کودکی، عقاید درباره‌ی آنچه که خانه را تشکیل می‌دهد شکل می‌گیرد و فرهنگ و تغییرات در شرایط زندگی، بر ادراک نهایی در دوران بزرگسالی تاثیر می‌گذارد.


جنسیت:


مشخص شده است که جنسیت نیز تاثیر قابل توجهی بر درک فرد از خانه دارد. به طور خاص نشان داده شده است که مردان احساس خانه‎‌ی خود را براساس موقعیت و موفقیت می‌دانند در حالی که زنان خانه را بیشتر شبیه یک «خلوتگاه عاطفی یا یک پناهگاه محافظتی» می‎‌دانند


پیشینه ی فرهنگی :


در نهایت پس زمینه فرهنگی، احتمالا یکی از مهم ترین عوامل موثر بر فرهنگ پذیری و ادراکات بعدی از تناسب در جامعه جدید است. پروفسور و مدیر برنامه مطالعات قومی، مهاجرت و کثرت گرایی در دانشگاه تورنتو؛ دکتر جفری جی رایتز، دریافت که جذب اقتصادی مهاجران اروپایی الاصل، نسبتا سریع است اما به طور تصادفی ممکن است فرهنگی باشد. سازگاری اقتصادی مهاجران با سرعت کمتری انجام می‌شود و شرایط فرهنگی کمتری دارد.

تاثیرات روانی مهاجرت

عوامل موثر بر همسان سازی

از دیگر عوامل موثر بر همگون سازی می‌توان به مذهب، سطح تحصیلات، تسلط به زبان، دریافت نوع آموزش در جامعه جدید و ایجاد خاطرات مشترک با اعضای جامعه جدید و البته انعطاف پذیری جامعه جدید در جذب اعضای جدید اشاره کرد. هرچه یک فرد اشتراکات بیشتری با جمعیت کشور میزبان خود داشته باشد، شانس همسان سازی بیشتر است در نتیجه احتمال در نظر گرفتن جامعه جدید به عنوان خانه بیشتر است.

بحران درونی بعد از بازگشت به وطن


برخی از مهاجران برای چندین دهه فرصت بازدید از محل مبدا خود را ندارند واین یکی از تاثیرات روانی مهاجرت است ولی اگر اصلا دوباره بازدید کنند، خاطره آنها از احساس «خانه اولیه»، گره خورده است در نوستالژی، در زمان گیر کرده است، و تنها به خاطراتی که بود مرتبط است.
با این حال، از آنجایی که جوامع پویا هستند، هرگز ثابت نمی‌مانند. وقتی فرصت دیدار پیش می‌آید آن افراد اغلب در کمال تعجب متوجه می‌شوند که پس از بازگشت دیگر تصویر «خانه» ای که در ذهن دارند نیست و اغلب این باعث احساس فقدان قابل توجهی می‌شود. ناگهان آن افراد چیزی را که به عنوان مرجعی برای هویت خود نگه داشته بودند را از دست می‌دهند و از نظر احساسی بی خانمان می‌شوند.
این بحران درونی می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر سلامت فرد داشته باشد و می‌تواند با تغییرات خلقی خود را نشان دهد، از خلق و خوی ضعیف، خفیف اما مدوام تا افسردگی بالینی، متغیر است.


انعطاف پذیر بودن در مهاجرت


با وجود چالش های متعدد در مهاجرت، مردم اغلب انعطاف پذیری بالایی دارند. همانطور که آنها با دیدگاه جدیدشان از خود با هویت و خانه سازگار می‌شوند، انعطاف پذیری شناختی و حساسیت بین فرهنگی آنها افزایش می‌یابد.(کریسمس و بارکر) انعطاف پذیری شناختی از طریق انجام قرآیند تحول آفرین مهاجرت با خلاقیت و نوآوری مرتبط است( ریتر و همکاران) این امر به افراد اجازه می‌دهد تا جهان بینی گسترده‌تری داشته باشند و درک پیچیده‌تر و انعطاف پذیرتری از افراد دیگر داشته باشند و به نوبه خود حساسیت بین فردی و شایستگی بین فرهنگی ایجاد کنند.

مطالعه بیشتر:

روانشناس آنلاین در کانادا

روانشناس ایرانی در سوئد

نظرات شما ارزشمند است

نشانی ایمیل شما محفوظ می ماند

0 پاسخ

  1. اینکه ادم هویتش رو با مهاجرت کردن گم میکنه رو من حس کردم. ادم تازه میفهمه هویتی داشته که متوجهش نبوده، با مهاجرتیهو خیلی چیزا بهم میخوره????

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما با موفقیت عضو خبرنامه شده اید.