تحقیقات نشان داده است که گروه درمانی میتواند ابزار مفیدی برای درمان جمعیتی از زنانی باشد که خشونت را تحمل کردهاند. خشونت خانگی و یا خشونت از جانب شریک عاطفی، سالانه میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار میدهد. قربانیان خشونت میتوانند مسائل مربوط به سلامتروان مانند افسردگی و علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را تجربه کنند. گروه درمانیها فضایی حمایتی برای زنان بازماندهی خشونت خانگی فراهم میکنند تا از طریق آن تجربیات خود را مورد بحث قرار دهند. حرف زدن در مورد خشونت و آنچه آنان تجربه کردهاند، بسیار شفابخش است. صحبت کردن در گروه درمانی نه تنها به آنها کمک میکند تا آنچه را که تجربه کرده اند بهتر درک کنند، بلکه از پشتیبانی و حمایت افرادی که تجربهی مشابهی داشتهاند، بهرهمند شوند.
هدف درمانگر در گروه درمانی زنان
هدف اولیه گروه درمانگر ایجاد انسجام گروهی است تا زنان احساس راحتی کنند و داستانهای خود را به اشتراک بگذارند. او یک نگرش و رفتار بدون قضاوت نشان خواهد داد تا مکانی امن برای زنان برای بحث در مورد خاطرات و احساسات دردناک ایجاد کند. در مراحل اولیه گروه درمانی ، او آموزشی در مورد PTSD و علائم آن و همچنین اطلاعاتی در مورد خشونت و پیامدهای آن به زنان ارائه میدهد. علاوه بر این، او مهارتهای مقابلهای و تکنیکهای ارتباطی را آموزش میدهد و فضای مناسبی را برای زنان برای بحث و گفتگو با دیگر اعضای گروه فراهم میکند. با پیشرفت درمان، گروه درمانگر تکنیکهای درمانیای را آموزش میدهد که زنان با استفاده از آنها میتوانند به طور مؤثرتر خشم خود را ابراز کنند، از میزان حساسیت ترومای قبلی بکاهند و روابط معتمدانه ایجاد کنند. مهمتر از همه، گروه درمانگر پس از اینکه این مهارتها را آموزش میدهد، به اعضای گروه درمانی اجازه میدهد تا بدون مداخلهی زیاد او با هم تعامل داشته باشند و مهارتهای بین فردی موثر را بیاموزند.
خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان در طول تاریخ جوامع بشری به اشکال و انواع گوناگون وجود داشته و در برخی جوامع این آسیب اجتماعی تشدید شده است. پدیده دردناک خشونت علیه زنان سلامت جسمی و روانی زنان را به خطر میاندازد و حقوق انسانی آنان را مورد تجاوز قرار میدهد. خشونت علیه زنان پدیدهای است که در آن زن به خاطر جنسیت خود و به علت صرفاً زن بودن مورد اعمال زور و تضییع حق از سوی جنس مخالف قرار میگیرد. بطور کلی هر نوع عمل یا رفتاری که به آسیب جسمی، جنسی و روانی یا محرومیت و عذاب زن منجر شود، خشونت علیه زنان گفته میشود. تهدید به چنین اعمال و رفتاری، محرومیت از آزادی به اجبار یا به اختیار، نیز جزء خشونت علیه زنان میباشد.
شایعترین نوع خشونت علیه زنان
شایعترین نوع خشونت علیه زنان، خشونت اعمال شده توسط شریک زندگی است که از آن با خشونت خانگی (Domestic Violence) یا خشونت توسط شریک نزدیک (Intimate partner Violence) یاد میشود. خشونت خانگی، که گاهی سوءاستفاده خانگی نیز خوانده میشود، به هر گونه الگوی رفتاری اطلاق میشود که برای به دست آوردن یا حفظ قدرت و تسلط علیه شریک زندگی اعمال میشود. این تعریف، شامل کلیه اعمال جسمی، جنسی، احساسی، اقتصادی، روانی و یا تهدید به انجام آن اعمال است که شخص دیگری را تحت تاثیر قرار میدهد. این مشکل را میتوان در تمام جوامع و لایههای اجتماعی مشاهده کرد.
خشونت خانگی عیله زنان
خشونت خانگی عیله زنان اختصاص به یک منطقه خاص جغرافیایی و یا سطح معینی از اقتصاد و رفاه ندارد و در همه جوامع و تمامی لایههای اجتماعی قابل ردیابی است. خشونت علیه زنان میتواند منجر به صدمات و مشکلات جدی جسمی، روانی، جنسی و تولید مثلی از جمله عفونتهای مقاربتی، HIV و حاملگیهای ناخواسته شود. در موارد شدید، خشونت علیه زنان میتواند منجر به مرگ شود. خشونت خانگی یک آسیب اجتماعی است که به سلامت جسمی و روانی قربانی و کل خانواده صدمه میزند و اثرات آن حتی میتواند سالها حتی پس از توقف خشونت ادامه داشته باشد. همچنین، خشونت روی سلامت و رشد ذهنی، اجتماعی و هیجانی کودکان و نوجوانانی که شاهد و یا قربانی خشونت خانگی هستند تاثیر میگذارد.
مطالعه بیشتر : گروه درمانی عزاداران
دلیل خشونت خانگی عیله زنان
تجربهی شخصی خشونت و همچنین شاهد خشونت بودن، میتواند یک عامل خطر برای سوء مصرف مواد و الکل، پرخاشگری، خشونت، بزهکاری و انواع مشکلات روانشناختی باشد. درمانها و استانداردهای مراقبت مؤثر برای قربانیان خشونت ضروری است، زیرا تحقیقات نشان داده است که چنین خشونتهایی میتواند اثرات طولانیمدت و گاهاً غیرقابل جبرانی بر رفاه جسمی و عاطفی فرد داشته باشد و یکی از روشهای درمانی بسیار مؤثر، گروه درمانی است.
یکی از مولفههای گروه درمانی برای زنان قربانی خشونت که فرض میشود با جذابیت و همچنین اثربخشی آن مرتبط است، داستانگویی است. تعریف کردن داستان خود، به اشتراک گذاشتن تجربیات خود با دیگرانی که میتوانند درک کنند، دیگرانی که قضاوت نمیکنند، و میتوانند به افراد کمک کنند تا قدرت و تابآوری خود را در سختیها به رسمیت بشناسند، بسیار درمانکننده و شفابخش است.
گروه درمانی زنان و بهبود عوارض روانی خشونت
عوارض روانی خشونت، بسیار متعدد و متفاوت بوده و شامل انواع مختلفی از مشکلات مانند اضطراب، ترس، خشم ونفرت، ناامیدی و افسردگی، احساس حقارت و بیکفایتی، درماندگی و عدم اعتماد به نفس، احساس تنهایی و انزوا و در موارد شدید ممکن است منجر به اختلال استرس پس از سانحه شود. همچنین از دیگر اثرات خشونت، می توان به انواع مختلف دردهای روانتنی مانند سردردهای مزمن، مشکلات گوارشی و مشکلات تنفسی اشاره کرد. زنان مورد خشونت معمولاً نگرش منفی نسبت به ازدواج و روابط صمیمی پیدا میکنند. همچنین ممکن است مشکلاتی مانند خصومت، حسادت، ناامنی و وابستگی عاطفی در روابط آنها بروز کند.
نظریه اساسی در گروه درمانی زنان
نظریه اساسی پشت گروه درمانیها این است که خشونت خانگی و یا خشونت از جانب شریک عاطفی اغلب منجر به این میشود که زنان تصورات تحریف شده و بیش از حد منفی از خود پیدا کنند (از جمله شرم، سرزنش خود، احساس ناتوانی)، اغلب این زنان منزوی میشوند و گروه درمانیها این انزوا را در هم میشکنند و تصورات تحریف شدهی آنها را از نو شکل میدهد. انتظار میرود شنیدن داستانهای یکدیگر، کمک و حمایت متقابل، و تشویق نقاط قوت یکدیگر منجر به افزایش عزت نفس، بهزیستی روانشناختی و خودکارآمدی شود. شرکت در گروه همچنین به بازسازی اعتماد به زنان دیگر کمک میکند و برقراری مجدد دوستیها را آسانتر میکند. علاوه بر این، زنان یاد میگیرند که برای احساس امنیت لازم نیست به دیگران وابسته باشند و یا تسلیم شوند. فراتر از آن،
تکنیکهای گروه درمانی به زنان
تکنیکهای گروه درمانی به زنان میآموزد که چگونه بدون اینکه مورد آزار یا قضاوت قرار بگیرند، خود را ابراز کنند. هدف گروه درمانی ارتقای امنیت کوتاه مدت و عملکرد بلندمدت زنانی است که خشونت را تجربه کردهاند و به طور کلی، گروه به حوزههای زیر می پردازد: تمایل قربانی به مورد سوءاستفاده قرار گرفتن؛ کنترل؛ مسائل بینفردی؛ و عوامل مرتبط با خلق مانند خشم، اضطراب و افسردگی.
در رابطه با ویژگیهای روانشناختی زنان درگیر خشونت خانگی چنین میتوان اشاره کرد که آنها در مقایسه با سایر زنانی که درگیر اینگونه روابط آسیبزا نیستند، اضطراب و افسردگی، خشم و پرخاشگری بالاتری دارند، سازگاری کمتری دارند و بروز خشونت فیزیکی یا روانی علیه همسر یا شریک عاطفی در آنها بالاتر است. همچنین تابآوری کمتری در موقعیتهای درگیر در خشونت و توان کمتری در مدیریت استرس و تجارب ناخوشایند هیجانی دارند. گروه درمانی در شناسایی، اجتناب و مقابله به زنان کمک میکند. یعنی در شناسایی موقعیتهایی که احتمال درگیري و خشونت درآنها زیاد است و پرهیز از این موقعیتها در زمان مناسب و مقابله موثر با مسائل و رفتارهاي مشکلآفرین است.
گروه درمانی به زنان چه کمکی می کند
گروه درمانی به زنان کمک میکند تا انگیزانندهها و محركهای موردنظر در خشونت خانگی را بشناسند: چه چیزي همسرم را به خشونت خانگی سوق میدهد؟ به آنها کمک میکند تا افکار و احساسات خود هنگام چنین تجربهای را بیشتر زیر نظر بگیرند: وقتی همسرم به من خشونت نشان داد چه فکری به ذهنم خطور کرد؟ چه احساساتی داشتم؟ و همچنین رفتارهای خود را رصد کنند: چه کاري انجام دادم؟ چه زنجیرهها رفتاریای در پاسخ به خشونت خانگی همسرم طی نمودم؟ و در هنگام مشکلات به جاي پناه بردن به موارد بالا از روشهای مقابلهای موثر استفاده کنند. به آنها مهارتهایی آموزش داده میشود که حتی مدتها پس از پایان درمان نیز براي آنها مفید باشند و به عنوان راهبردهای عمومی و فراگیر در مورد طیفی گسترده از مشکلات قابل استفاده باشند.
احساس شرم و گناه
بازماندگان سطوح بالایی از شرم، گناه و سرزنش خود مرتبط با خشونت را گزارش میکنند، بهویژه پس از آزار مزمن. اینها ممکن است ناشی از اعتقاد به شریک بد بودن یا پشیمانی از عدم ترک زودتر (بعد از ترک رابطه) باشد. این عوامل شیوع بیشتر PTSD، افسردگی و اضطراب را پیشبینی میکنند، بنابراین اهداف درمانی مهمی در گروه درمانیها هستند. شرم و گناه منجر به اجتناب از پردازش خاطرات تروما میشود و نشخوار فکری در مورد اینکه چگونه فرد میتوانست متفاوت عمل کند و اثرات منفی PTSD را افزایش میدهد. بنابراین در گروه درمانی زنان صحبت کردن در مورد تمام حسهایی که تجربه کردهاند، افکار و باورهایشان و سنجیدن صحت آنها، میتوانند علائم PTSD، افسردگی و اضطراب خود را کاهش دهند.
حمایت و ایجاد بینش در زنان
نکته قابل توجه دیگر این است که گروه درمانی با فراهم کرد حمایت و ایجاد بینش در زنان، به آنها کمک میکند تا بتوانند از روابط ناکارآمد خود خارج شوند و چرخهی خشونتی که دائم تکرار میشود را یکبار برای همیشه بشکنند. بنابراین زنان قربانی خشونت خانگی کافی است تصمیم بگیرند که دیگر به وسیله هیچ چیزی بیرون از وجود خودشان، خرد و فرسوده نشوند و مسئولیت تغییر زندگی خویش را در صورت نامطلوب بودن، برعهده گرفته و علیرغم مخاطرات مربوطه این کار را انجام دهند. هرچند اتخاذ چنین تصمیمی و پایان دادن به چنین روابط آسیبزایی غالباً بسیار دشوار است، و برگشتن دوباره به این رابطهها بسیار محتمل است، اما حتی در چنین شرایطی گروه درمانگر و سایر اعضای گروه با ایجاد فضایی ایمن، حمایتگر و بدون قضاوت، به افراد این فرصت را میدهند تا دوباره به گروه بازگردند و در مورد تجاربشان صحبت کنند.