اهمیت مکان و هویت شخصی در دیدارهای اولیه
هنگامی که برای اولین بار با کسی ملاقات میکنیم، غالباً از او میپرسیم که اهل کجاست. این سؤال نه تنها یک شروع کننده مکالمه است، بلکه تلاشی برای درک بهتر پیشزمینه فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی فرد میباشد. پاسخ به این سؤال میتواند پرده از دیدگاهها و ارزشهایی بردارد که فرد را شکل دادهاند و به ما کمک میکند تا انتظارات خود را از آن شخص تنظیم کنیم. با این حال، برای برخی که ممکن است از زادگاه خود دور شده باشند، این سؤال میتواند احساسات ناخوشایندی را برانگیزد.
چالشهای هویتی مهاجران در سازگاری با فرهنگهای جدید
در دوران ابتدایی سازگاری با یک فرهنگ جدید، مهاجران اغلب با احساس پریشانی و ناامنی مواجه میشوند. مفهوم «پاتریا» که پیشتر با خانه هممعنی بود، دیگر آن معنای سابق را ندارد و این تغییر مفهوم میتواند به خصوص برای جوانان در مرحله «نقش هویت در مقابل سردرگمی» از نظریه اریکسون، بسیار چالشبرانگیز باشد. این دوره حساس که معمولاً از دوازده تا هجده سالگی را شامل میشود، زمانی است که نوجوانان در برابر تغییرات هویتی ناشی از مهاجرت آسیبپذیرتر هستند.
تغییر مفاهیم خانه و وابستگی به مکان در جهان مدرن
امروزه، ارتباط بین مکانهای بومی، هویت فردی و احساس خانه دارای پیچیدگیهای فزایندهای است. مهاجرت به سرزمینهایی با فرهنگهای متفاوت اغلب به افراد امکان میدهد تا با افراد و مکانهای جدیدی که فرهنگهای متفاوتی دارند در ارتباط باشند. دکتر لیزا ملکی، استاد مردمشناسی در دانشگاه استنفورد، تأکید میکند که هر فرهنگی دارای یک شجره نامه مخصوص به خود است و در عین حال متذکر میشود که بسیاری از مردم جهان در وضعیتی از بیخانمانی به سر میبرند، که در آن مفهوم خانه به شدت با ملیت فرد گره خورده است.
دیدگاههای متفاوت درباره مفهوم خانه
نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در سال 2008 نشان داد که احساسات مردم نسبت به مکانی که آن را خانه میدانند چگونه متفاوت است. حدود 38 درصد از پاسخ دهندگان محل فعلی زندگی خود را خانه نمیدانستند، در حالی که 26 درصد محل تولد یا بزرگ شدن خود را، و 22 درصد مکان فعلی خود را به عنوان خانه تعریف کردند. این نتایج نشان میدهد که مفهوم خانه میتواند بسیار شخصی و متفاوت باشد، بسته به تجربیات و دیدگاههای فردی هر شخص.
مطالعه بیشتر : روانشناس در امارات
تحلیل مفهوم خانه در بین مهاجران ژاپنی و اسرائیلی به کانادا توسط ایلان ناتان ماگات
ایلان ناتان ماگات، محقق در کالج اسرائیل، خانه را به عنوان یک ساختار، احساس، استعمار و نماد تعریف میکند. در مطالعات خود بر روی مهاجران ژاپنی و اسرائیلی در کانادا، ماگات مفهوم “خانههای جزئی” را معرفی میکند که در آن، مهاجران تجربهای از تعلق و آرامش را در رابطه با خانواده خود دارند، بیآنکه نیازی به انطباق کامل بین فرهنگ، ملیت و روابط فردی باشد. این بینش نشان میدهد که حس هویت مهاجران بیشتر به محل کار و خانواده آنها بستگی دارد تا مکان فیزیکی که در آن زندگی میکنند.
تأثیر عوامل دموگرافیک بر هویت مهاجران توسط فرشته احمدی لوین
فرشته احمدی لوین، محقق و مربی علوم اجتماعی ایرانی-سوئدی، بر اهمیت در نظر گرفتن سن، جنسیت و پیشینه فرهنگی در پاسخ به چگونگی تأثیر مهاجرت بر هویت تأکید میکند. وی مشاهده میکند که مهاجران جوانتر اغلب تمایل دارند تا هنجارها و قوانین جامعه جدید را بپذیرند، در حالی که سالمندان تمایل دارند که خانه را با خاطرات دوران کودکی، جوامع و مکانهای عبادت مرتبط کنند.
ارتباط خانه با هویت و شیوه زندگی
مطالعات نشان میدهند که خانه میتواند نزدیکترین مکان به قلب فرد باشد و نقش مهمی در حفظ هویت، یکپارچگی و شیوه زندگی فرد ایفا کند. این مفهوم خانه بهویژه برای مهاجران مسن که بیشتر به خاطرات گذشته تکیه دارند تا افکار آینده، بسیار حیاتی است. فرهنگ و تغییرات در شرایط زندگی نیز در ادراک آنها از خانه در دوران بزرگسالی تأثیر میگذارد.
تفاوتهای جنسیتی در درک مفهوم خانه
تحقیقات نشان دادهاند که جنسیت تأثیر قابل توجهی بر درک فرد از خانه دارد. به طور خاص، مردان خانه را بیشتر بر اساس موقعیت و موفقیت تعریف میکنند، در حالی که زنان تمایل دارند خانه را به عنوان یک “خلوتگاه عاطفی یا پناهگاه محافظتی” در نظر بگیرند. این تفاوتها در تعریف خانه نشاندهنده چگونگی تأثیر جنسیت بر احساس تعلق و هویت است.
تأثیر پسزمینه فرهنگی بر فرهنگپذیری مهاجران
پروفسور جفری جی رایتز از دانشگاه تورنتو، تأکید میکند که پسزمینه فرهنگی مهاجران اروپایی الاصل، یکی از مهمترین عوامل در تسریع جذب اقتصادی آنها است، اما سازگاری فرهنگی اغلب با سرعت کمتری صورت میپذیرد و به عوامل فرهنگی کمتری وابسته است. این امر نشان دهنده چگونگی تأثیر پسزمینه فرهنگی بر تطابق و ادراکات بعدی از تناسب در جامعه جدید است.
عوامل مؤثر بر همگونسازی مهاجران
مذهب، سطح تحصیلات، تسلط به زبان، نوع آموزش دریافتی در جامعه جدید، و ایجاد خاطرات مشترک با اعضای جامعه، همه به عنوان عوامل مهم در فرایند همگونسازی مهاجران شناخته شدهاند. انعطافپذیری جامعه میزبان نیز در جذب اعضای جدید نقش کلیدی دارد. هرچه مهاجران اشتراکات بیشتری با جمعیت کشور میزبان داشته باشند، شانس آنها برای پذیرش و در نظر گرفتن جامعه جدید به عنوان خانه افزایش مییابد.
تجربه نوستالژی و تغییر درک خانه در مهاجران
مهاجرانی که برای دههها از محل مبدأ خود دور بودهاند، غالباً خاطراتی نوستالژیک از «خانه اولیه» خود دارند که در زمان گیر کردهاند. بازدید مجدد از محل مبدأ میتواند تصویر ذهنی آنها از خانه را به چالش بکشد و اغلب باعث احساس فقدان قابل توجه و بیخانمانی احساسی میشود.
برای رزرو وقت به صورت آنلاین یا از طریق واتس اپ اقدام کنید
تأثیر بحران درونی بر سلامت روان مهاجران
این بحران درونی، که میتواند از خلق و خوی ضعیف و مداوم تا افسردگی بالینی متغیر باشد، تأثیر قابل توجهی بر سلامت روانی فرد دارد. مهاجرت، با تمام چالشهایش، به افراد فرصت میدهد تا با دیدگاههای جدید خود از هویت و خانه سازگار شوند، افزایش انعطافپذیری شناختی و حساسیت بینفرهنگی را تجربه کنند، که به نوبه خود به افزایش شایستگی بینفرهنگی و درک پیچیدهتر و انعطافپذیرتر از افراد دیگر منجر میشود.
مطالعه بیشتر : استرس برای مهاجران ایرانی از دست دادن شغل